Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-02@01:20:08 GMT

گوشی‌قاپی در تهران، فروش در افغانستان

تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۶۰۴۶

به گزارش خبرنگار «جام‌جم»، اوایل زمستان سال گذشته مردی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران شکایت کرد هنگام بازگشت به خانه‌اش در شمال‌شرق تهران مورد حمله سارقان قمه‌به‌دست قرار گرفته، زخمی شده و گوشی‌اش به سرقت رفته است. با دستور قضایی تحقیقات پلیسی آغاز شد تا این‌که افراد دیگری نیز به پلیس آگاهی آمده و شکایت کردند در محله‌های شرق و شمال‌شرق تهران هدف سرقت سارقان قمه‌به‌دست قرار گرفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در برخی سرقت‌ها سارقان موتورسیکلت‌های آنها را هم دزدیده بودند. بیشتر مالباختگان از ناحیه دست‌و‌پا از سوی سارقان زخمی شده و تا یک‌قدمی مرگ رفته بودند. تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا این‌که هفته گذشته شکایت جدیدی علیه دزدان مطرح شد. بررسی‌ها نشان داد همسر شاکی در بیمارستان بستری بود. وقتی از آنجا بیرون آمده تا تلفنی با خانواده‌اش در خیابان حرف بزند، مورد حمله سارقان قمه‌به‌دست قرار گرفته، پایش زخم شده و گوشی‌اش را بردند. پلیس به دنبال این سارقان خشن بود که چند روز پیش رد آنها در محله پاسداران به‌دست‌آمد. دو نفرشان در حالی بازداشت شدند که یکی از آنها با شلیک پلیس زخمی شده بود.
مهرداد ۲۴ساله طراح این سرقت‌های خشن در جریان تحقیقات گفت: در یک مکانیکی کار می‌کردم و صافکار بودم. با یک دوست ایرانی و دو مرد افغانستانی که نجار و خیاط بودند سرقت‌ها را انجام دادم. وقتی می‌دیدم افراد کم‌سن با خودروهای مدل‌بالا برای تعمیر به مکانیکی می‌آمدند می‌گفتم چرا آنها باید پولدار باشند و ما نباشیم و برای دستمزدی کم، ساعت‌ها خودروی‌شان را تعمیر کنیم؟ وسوسه یک‌شبه پولدار شدن به جانم افتاد. با دوستانم در میان گذاشتم که قبول کردند. ابتدا مشتریانی که به محل کارم می‌آمدند را شناسایی و تعقیب‌شان می‌کردم. با قمه و چاقو به آنها حمله می‌کردیم. شیشه و آینه‌ها را شکسته و گوشی‌های‌شان را سرقت و با قمه دست‌ها و پاهای‌شان را زخمی می‌کردیم. برای‌مان فرق نمی‌کرد مالباخته زن، مرد، نوجوان یا پیر و جوان باشد. موتورسیکلت‌های سرقتی را اوراق می‌کردیم یا با مدارک جعلی می‌فروختیم. گوشی‌ها را به مالخرهای افغان می‌دادیم و آنها به افغانستان می‌بردند. تعدادی از گوشی‌ها را به اعضای خانواده‌های‌مان یا اقوام در جشن‌تولد، ازدواج و... هدیه می‌دادیم. با اعتراف او همدستانش نیز اعتراف کردند تاکنون مرتکب ۵۰فقره سرقت گوشی و تعدادی موتورسیکلت شدند. محمد ولدی بیرانوند، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر گفت: با اعتراف متهمان تحقیقات از آنها ادامه دارد.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: گوشی قاپی در تهران افغانستان دادسرا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۶۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!

 ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابان‌های شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.

مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او می‌خواست گوشی‌اش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.

هویتی برای قاتل

با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایین‌تر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت می‌کرد و می‌خواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان می‌دوید و فریاد می‌کشید.

خیلی زود محل زندگی مقتول و خانواده‌اش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی می‌کرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.

اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.

همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید می‌کرد که او قاتل فراری است.

دستگیری در شمال

با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگی‌های قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.

متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام

مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقه‌اش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.

با مقتول چطور آشنا شدی؟

۵ ماه قبل در یکی از خیابان‌های شمال تهران با او آشنا شدم. رابطه‌مان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقات‌ها شروع شد و مدام همدیگر را می‌دیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سال‌ها دنبالش بودم.

با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟

قصدم کشتن نبود. اصلاً نمی‌دانستم که او را کشته‌ام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمی‌کردم تماس بگیرم.

می‌دانستم پلیس در تعقیبم است و می‌ترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.

چرا تلفنش را گرفته بودی؟

شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب می‌داد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمی‌خواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.

چرا؟

خودم هم نمی‌دانم، رابطه‌مان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس می‌کردم شخص دیگری وارد زندگی‌اش شده است و باید به این موضوع پی می‌بردم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

به مقابل خانه‌اش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور می‌کردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بی‌شک پیام‌ها یا تماس‌هایش را در گوشی می‌بینم. اما او نمی‌خواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرف‌تر دنبالم آمد.

چرا چاقو داشتی؟

چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.

چند ضربه به او زدی؟

نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس می‌گوید که ۱۹ ضربه زده‌ام. آن زمان چون حالم را نمی‌فهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زده‌ام.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • درآمد ۱۵۰میلیونی مالخری وسوسه‌کننده است
  • دستگیری سارقان طلا در مشگین‌شهر
  • قتل زن مورد علاقه‌ جلوی چشمان مردم در شمال تهران
  • جنایت عشقی در خیابان جردن
  • دستگیری سارقان زورگیر خیابان فرشته+ فیلم
  • تیراندازی در الهیه تهران | تعقیب و گریز پلیس با ۲ قمه‌ به‌ دست
  • دستگیری سارقان زورگیر باهوشیاری پلیس +فیلم
  • دستگیری سارقان زورگیر باهوشیاری واحد گشت عملیات+ فیلم
  • سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد!
  • مرگ سارق موبایل قاپ با شلیک پلیس